مقدمه
داوری و قضاوت خداوند
پدر بر کسی داوری نمیکند بلکه تمام کار داوری را به پسر سپرده است .
یوحنا ۵. ۲۲
همه ما یک باور ابتدایی داریم و میدانیم که در معنی لغات ما کلمه داوری و قضاوت یک بار منفی دارد . ولی ما میخواهیم قضاوت و داوری کردن خدا را طبق کلام مقدس بررسی کنیم . و متوجه شویم که قضاوت خداوند چگونه است و سپس این که باید بدانیم که ما به عنوان یک شخص مسیحی آیا باید داوری انجام بدهیم یا خیر ؟ و آیا باید قضاوت از طریق ما صورت بگیرد یا خیر؟ در کتاب متی باب۷ میبینیم که عیسی می گوید داوری نکنید تا بر شما داوری نشود .
 اما از طرفی دیگر در کتاب یوحنا باب ۵ آیه ۲۲ می گوید تمام داوری به پسر سپرده شده است از جانب پدر. سوالی که
اینجا مطرح میشود این است که آیا ما باید داوری انجام دهیم یا خیر؟و داوری که ما انجام میدهیم چگونه باید باشد ؟
ایا ما به عنوان پسران خدا باید داوری انجام دهیم یا خیر ؟
 ابتدا کتاب یوحنا باب ۵ آیه ۲۲ را با
 همدیگر بررسی میکنیم .
می گوید : پدر بر کسی داوری نمی کند بلکه تمام کار داوری را به پسر سپرده است طبق این آیه متوجه می شویم که داوری
کردن یک وظیفه است که پسر قرار است آن را انجام دهد .
 هنگامی که عیسی مسیح بر روی
زمین آمد او تنها پسر خدا بود اما امروز ما میدانیم که پسران بسیاری در این دنیا هستند و امروز نیز خداوند پسران بسیار
دیگری نیز دارد و در واقع می توان گفت عیسی مسیح نخست زاده و پسر ارشد این خانواده است همانطور که ما در یوحنا باب
۱ میبینیم هر کس که به او ایمان داشته باشد این اقتدار داده میشود که فرزند خداوند شود طبق کتاب رومیان باب ۸ هنگامی که
ما روح مسیح را دریافت میکنیم ما پسران خوانده می شویم آیه ۲۲ که خواندیم پسری که اینجا به آن اشاره می شود نه تنها به
عیسی مسیح بلکه به ما نیز به عنوان پسران خداوند اشاره می شود و این داوری مختص به عیسی مسیح نیست بلکه این داوری
نیز به ما هم سپرده شده و هنگامی که به این آیات نگاه می کنیم می توانیم این را درک کنیم که ما به عنوان پسران می توانیم داوری کنیم
همانطور که عیسی مسیح به عنوان پسر ارشد از این خانواده داوری را انجام می داد ما نیز همچون او عمل کنیم و این را درک
کنیم که وظیفه ما نیز داوری است در باب ۵ آیه ۳۰ می گوید : من از خود کاری نمی توانم کرد این سخنان عیسی است بلکه بنا
بر آنچه که می شنوم داوری می کنم می بینیم که او به صراحت میگوید من داوری انجام میدهم و در این مقاله می خواهیم بخوانیم که آن
داوری را که پسر انجام میدهد چه است و چه نوع داوری باید صورت گیرد و آن داوری را که پسر نباید انجام دهد چه نوع
داوری است . در ادامه می گوید : من بنا بر آنچه که میشنوم داوری می کنم و داوری من هم پارسایانه است داوری که اینجا به
آن اشاره میشود داوری است که پارسایانه است و در واقع این داوری بر اساس انسان نیست بلکه بر اساس ذات خداست . و در
ادامه می گوید زیرا در پی انجام کار خود نیستم بلکه انجام اراده فرستنده خود را خواهانم پس به نوعی می گوید هنگامی که ما
انجام اراده فرستنده که همان خدا است را انجام دهیم آنجا جایی است که ما داوری را انجام دادیم که پارسایانه است و در واقع
متوجه میشویم داوری را که پسر قرار است انجام دهد این است که او خواست و اراده پدر را بداند و آن را اجرا کند و زمانی
که تو آن خواست و اراده را انجام دهی پس یک داوری انجام دادی که آن داوری پارسا است. حال باید بدانیم که این اراده چه
است که ما باید آن را انجام دهیم ؟پس در واقع داوری مسیح بر اساس آن چیزی بود که می شنید نه بر اساس آن چیزی که در
انسان ها پیشاپیش میدید و یا می دانست. حال با همدیگر انجیل یوحنا باب ۸ را نگاهی می اندازیم اینجا جایی است که عیسی مسیح
می گوید که داوری را انجام نمی دهد و می خواهیم ببینیم او چه داوری خاصی را انجام نخواهد داد. باب ۸ آیه ۱۵ می گوید شما
با معیارهای انسانی داوری میکنید اما من بر کسی داوری نمی کنم اگر به ترجمه درست این آیه نگاه کنیم به جای کلمه
معیارهای انسانی خواهیم دید که او می گوید شما بر اساس جسم داوری می کنید و ما متوجه می شویم که عیسی داوری را که بر
اساس جسم است را انجام نمی دهد.
پس دو نوع داوری وجود دارد .
داوری بر اساس جسم و داوری بر اساس پارسایی .
اشعیا ۲۶ . ۹

شبانگاه جان من در اشتیاق توست و سحرگاه روح من در اندرونم تو را می جوید، آنگاه که داوریهای تو بر زمین اجرا شود ،ساکنان جهان پارسایی را خواهند آموخت .
داوری بر حسب پارسایی
انجیل خبری خوش برای همه است در واقع عیسی مسیح بر روی زمین نیامد تا گناهان انسان ها را به آنان نشان دهد بلکه او امد تا همگان نجات یابند و هویت و شخصیت واقعی خودشان را به عنوان پسران خدا پیدا کنند و در این مسیر پارسایی قدم بردارند .
 نکته ای که مهم است این هست که ما هم باید به عنوان پسران خدا داوری کنیم اما نه داوری که بر اساس معیارهای انسانی باشد و از طریق آن چیزی باشد که انسان ها می بینند بلکه باید داوری بر اساس اراده خداوند باشد چیزی که در کتاب متی باب ۷ آیه ۱ می گوید این است که اگر ما بر اساس معیارهای انسانی داوری کنیم چیزی که اتفاق میافتد این است که ما خودمان را بر اساس همان معیار ها بعداً داوری خواهیم کرد .
زیرا در این نوع از داوری انسان قانون خود را اجرا می کند و در واقع این نوع داوری که بر اساس جسم انجام شده است اشاره
به این دارد که این داوری حق است و اتفاقی که خواهد افتاد انسان خود را نیز بر اساس همین نوع طرز فکر داوری خواهد کرد.
حال می خواهیم با یکدیگر بررسی کنیم و ببینیم آن داوری را که انسان بر اساس جسم انجام می دهد چه نوع داوری است.
 داوری که بر اساس جسم انجام می شود در نهایت انتهای او تاریکی و مرگ است .
 اگر بخواهیم تفاوت بین این دو نوع از داوری را با یکدیگر ببینیم باید به داستانی که در این باب اتفاق افتاده است را جستجو کنیم در این داستان میبینیم که عیسی مسیح شخصی را در روز شبات شفا می دهد و طبق قانون شریعت و یهودیت روز شبات باید نگه داشته می شد چون این روز ، روز استراحت بود و اینجا می بینیم که او در روز شبات که روز استراحت بود یک شخص را شفا میدهد یهودیان به
سراغ او آمده و به او میگویند تو فرمان خداوند را زیر پا میگذاری و این جا است که او به یهودیان می گوید به ظاهر داوری
نکنید بلکه بر اساس پارسایی داوری کنید در آیه ۲۱ از این کتاب می بینیم که عیسی می گوید من یک معجزه کردم و شما
همگی از آن در شگفت شدید موسی حکم ختنه را به شما داد البته این نه از موسی بلکه از پدران قوم بود . عیسی میگوید من تمام بدن انسان را در روز شبات سلامتی بخشیدم و شما خشمگین شدید !! به ظاهر داوری نکنید بلکه به حق داوری کنید . یوحنا ۷. ۲۴
عیسی زن زناکار را در باب ۸ یوحنا محکوم نمیکند در صورتی که طبق شریعت این زنان باید سنگسار می شدند . عیسی نور جهان بود و وقتی امد نور خودش را بر تاریکی های قلب انسانها تابانید و هر کجا که نور باشد تاریکی از میان خواهد رفت .
بر طبق رومیان باب ۸. ایه ۱۹
زیرا خلقت با اشتیاق تمام در انتظار ظهور پسران خداست .
پس در هویت خودمان در مسیح بمانیم و داوری و قضاوتی پارسایانه داشته باشیم نه بر اساس ان چیزی که به چشم میبینیم و با گوش میشنویم بلکه بر اساس هفت روح خداوند .
صلیب حکمت و قدرت خداست
دستهای سست و زانوان لرزان را استوار گردانید به دلهای هراسان بگویید قوی باشید و مهراسید ! هان خدای شما می آید او با داوری و مکافات الهی می اید او خود می آید تا شما را نجات دهد انگاه چشمان نابینایان گشوده خواهد شد و گوشهای ناشنوایان باز خواهد شد و زبان گنگ شادمانه خواهد سرایید . اشعیا ۳۵. ۳
قضاوت در واقع قضاوت خداوند است
اگر خداوند میخواست بر اساس رفتار ها و باورهای ما قضاوت کند او هرگز بر روی
صلیب نمی رفت و هیچ وقت جان خود را بر روی صلیب نمی گذاشت زیرا بر اساس کتاب رومیان می خوانیم هنگامی که ما
دشمن بودیم او جان خود را برای ما داد پس آن چیزی که دنیا بر اساس قضاوت ها و معیارهای انسانی به ما میدهد این است که
اگر تو دشمن من هستی من نیز با تو همانند یک دشمن رفتار خواهم کرد و با تو میجنگم ولی عیسی مسیح تعبیر و تصویر
دیگری از قضاوت را به ما نشان داد و اینکه آن طور که خداوند داوری و قضاوت می کند باید چشمانم دیگران را ببیند و داوری
خدا این است زمانی که تو دشمن من هستی من دوست تو هستم هنگامی که تو من را کشتی من به تو حیات دادم هنگامی که تو
دست رد به من زدی من تو را در آغوش گرفتم. داوری خداوند چیزی نیست که ما از آن بترسیم بلکه داوری خداوند چیزی است
که ما باید خوشحال باشیم و به دنبال آن داوری باشیم و آن نوع از داوری خداوند را بر روی خودمان بطلبیم و آن را دریافت کنیم .

و چیزی که باید ما از آن فراری باشیم داوری است که بر اساس جسم و انسان است. در واقع خلقت آزاد می شود از مرگ و
فسادی که در آن وجود دارد هنگامی که پسران خداوند بلند میشوند و شروع به داوری می کنند زیرا که داوری آن ها بر اساس
جسم نیست تا مرگ به ارمغان بیاورد بلکه داوری که آنها انجام میدهند این است تا مرگ و فساد را از بین ببرند، و اراده خدا را
که جستجو کرده و پیدا نموده اند را بیاورند و میدانند که این قدرت و اختیار به پسر داده شده تا آن اراده خداوند را بر روی
زمین بیاورند و اگر داوری پسران خدا بر روی زمین انجام نشود اتفاقی که میافتد این است که داوری انسان و آدم که بر اساس
جسم و ظاهر است ادامه پیدا خواهد کرد داوری ما باید بر اساس مرگ و رستاخیز عیسی مسیح باشد. نگاهی بیاندازیم به یوحنا
باب ۱۲ آیه ۴۷ میگوید : اگر کسی سخنان من را بشنود اما از آنها اطاعت نکند من بر او داوری نمی کنم در واقع عیسی
میگوید من سخنی به تو می گویم و تو آن را باور نمی کنی و من تو را بر اساس آن کاری که تو انجام دادی داوری نخواهم کرد
یعنی او میگوید اگر تو حرف من را باور نکردی و دست رد به من زدی من تو را بر این اساس داوری نخواهم کرد و بر علیه
تو هیچ نوع داوری نخواهم کرد و در ادامه میگوید زیرا نیامده ام تا بر جهانیان داوری کنم بلکه آمده ام تا آنها را نجات بخشم .
پس در واقع به طور واضح می گوید من نیامدم تا داوری انجام دهم که بر ضد تو باشد و برای تو مرگ بیاورد به خاطر این که
شاید الان تو من را باور نکردی یا اینکه حرف من را باور نکردی بلکه من آمدم تا برای تو حیات بیاورم و نجات بیاورم و اگر
داوری من بر اساس جسم بود اگر تو حرف من را رد میکردی بر اساس جسم من نیز باید تو را رد می کردم ولی عیسی هرگز این
گونه داوری نمی کند و در واقع این عشق خداوند نسبت به ماست علیرغم این که ما می دانیم او آمد تا نجات را برای ما بیاورد.
خیلی ها او را رد کردند اما او همچنان بر اساس پارسایی داوری می کند در ادامه می گوید برای کسی که مرا رد کند و سخنانم
را نپذیرد داوری دیگر است همان سخنانی که گفتم در روز بازپسین او را داوری خواهد کرد پس عیسی به این موضوع اشاره
دارد که او یک حقیقتی را به ما گفته است که اگر آن باور نشود من داوری بر علیه و برضد تو انجام نخواهم داد که تو سخنان
من را باور نکردی همچنین در ادامه می گوید زیرا من از جانب خود سخن نگفتم بلکه پدری که من را فرستاد به من فرمان داد
تا چه بگویم و از چه سخن برانم و من می دانم که فرمان او حیات جاویدان است .
 پس آنچه که من می گویم درست همان چیزی
است که پدر گفته است تا بگویم پس آن سخنی که من بر زبان آوردم و به تو گفتم چیزی بود که پدر به من گفته و آن سخن برای
تو حیات جاودان می آورد و این اشاره به آن دارد که او عشق خود را بر روی ما می ریزد و حیات را بر روی ما می ریزد تا
محکومیت ها را از قلب ما خارج کند هنگامی که تو آن کلام را می شنوی اگرچه امروز آن را باور نکنی ، اما آن کلام در
درون تو باقی خواهد ماند و فعال خواهد شد و در درون تو خواهد ماند تا زمانی که این کلام تو را داوری کند و در نهایت این
داوری کلام برای تو حیات جاودان خواهد بود.آمین


مقالات دیگر

>